جشنواره گل و شکفتن شکوفههای گردشگری
در باب پانزدهمین جشنواره گل محمدی لاله زار
کرمان امین-محسن قائمی؛ پانزدهمین جشنواره گل محمدی جمعه دوم تیر به پایان رسید. همانطور که قبلاً در مطلبی پیشبینی کرده بودم (و میتوانید اینجا بخوانید) جشنواره امسال نیز با همان شکل روتین سالهای قبل برگزار شد و نکته جدیدِ آن چنانی نداشت، جز آنکه لحن سخنان جناب حسنپور خداحافظیطور بود و علاقهمندانش را نگران کرده است که بعد از او تکلیف آنها چیست؛ بگذریم.
در این نوشته چند نکته راجع به جشنواره عرض خواهد شد:
۱٫ اولین و مهمترین نتیجه ای که از برگزاری جشنواره میتوان گرفت «پر برکت بودن گردشگری» است. با توجه به مشاهدات میدانی، حدس من این است که دوم تیر بیش از ده هزار نفر گردشگر در لالهزار حضور داشتند. اگر ده هزار نفر را سه هزار خانواده بدانیم و خرید هر خانواده را حداقل یک میلیون و پانصد هزارتومان در نظر بگیریم؛ دوم تیر در لالهزار چهار و نیم میلیارد تومان گردش مالی اتفاق افتاده است. گردش مالیای که یک سر آن فروش عرقیجات، لبنیات و سایر محصولات لالهزاریها بود و یکسرِ آن پولی که غالباً از خارج از شهرستان وارد بردسیر و لالهزار شد.
حال فرض کنید بشود با برنامهریزی بلند مدت و بهبود زیرساختها جشنواره تا ده روز ادامه پیدا کند. در واقع به جای تمرکز بر اختتامیه و پخش زنده آن، بر افتتاحیه تمرکز شود، و با استفاده از بُردِ تبلیغاتی آن، نظیر همان پخش زنده، مردم را دعوت کنیم که در ده روز آینده به لالهزار و جشنواره بیایند. اگر هر روز دو میلیارد گردش مالی اتفاق بیفتد، یعنی به واسطه جشنواره، بیست میلیارد گردش مالی در لالهزار رخ خواهد داد. از طرف دیگر، تراکم جمعیت نیز مدیریت شده و کمبود امکانات کمتر به چشم میآید.
۲٫ این پتانسیل با مقیاسهای متفاوت، در سایر بخشهای شهرستان نیز وجود دارد، مانند تجربههایی که در جشنواره سیب و گلاب گلزار کسب شد و ایدههایی که برای جشنواره خوشههای طلایی نگار وجود داشت. همه اینها میتوانند با برنامهریزی صحیح به منصه ظهور برسند و برای شهرستان پولآوری داشته باشند و در عین حال بردسیر را به عنوان یک مقصد گردشگری در اذهان مردمِ کشور تثبیت کنند.
۳٫ گردشگران حاضر در آنجا ناراحت بودند از این که زیرساختها جوابگوی جمعیت نیست و راست میگفتند در ساعاتی صفهای طویل سرویس بهداشتیها باعث خجالت بود، همچنین نبود جای کافی برای پارکینگ و اسکان و… . این را جناب فرماندار نیز در گفتگو با خبرنگاران پذیرفت و البته به درستی گفت که پیشرفت در این زمینه در طی این پانزده سال محسوس بوده است اما کافی نیست. به نظرم یکی از معضلات در این زمینه آن است که لالهزار در همان برهه جشنواره پذیرای این حجم از گردشگر است و اگر هزینهای آنچنانی صرف زیرساختها شود، در طول سال تقریباً بلااستفاده است و از این رو توجیه ندارد. شاید بشود بهبود زیرساختها را به بخش خصوصی سپرد، احتمالاً شرکتهایی وجود دارند که امکاناتی سیار برای برگزاری چنین فستیوالهایی دارند. یا بتوان مالکان حوالی را راضی کرد که هر کدام در زمینهای خود محوطهای را برای پارکینگ، اسکان و یا سرویس بهداشتی اختصاص و با دریافت هزینه در اختیار مردم قرار دهند. این گونه از این منظر هم میتوان برای لالهزاریها درآمدزایی کرد.
۴٫ این بخش خطاب به منتقدین جشنواره است، به ویژه آنهایی که گمان میکنند برگزاری جشنواره هدر رفت منابع است؛ همان طور که در بالا ذکر شد، جشنواره و برگزاری آن برای لالهزار بسیار حائز اهمیت است و به نظرم بعد از پانزده سال این مسئله دیگر برای همگان مبرهن شده، مگر کسانی که در مقابل درک حقیقت مقاومت میکنند؛ اما این که جشنواره و برگزاری آن نیازمند اصلاحات است، حرف صحیحی است.
پتانسیلهای جشنواره بسیار بیش از آن چیزی است که به منصه ظهور میرسد و متأسفانه در برنامهریزی برای استفاده بیشتر از این ظرفیتها، تاکنون کُند عمل شده است.