با انتخاباتِ پیشِ رو چه کنیم؟!
یک پیشنهاد برای نزدیک تر شدن بردسیری ها به مطالبات خود از مجلس دوره بعد
کرمان امین-محسن قائمی؛ ماه به ماه به انتخابات بعدی مجلس نزدیک میشویم؛ کمکم صدای تبلیغات زودهنگام و حدس و گمانهای اولیه به گوش میرسد؛ خواستم تا قبل از این که این تب، تند شود، نکتهای یادآوری کنم.
بردسیر در حوره انتخابیاش تنها نیست، شریک و همسایهای دارد؛ شریک و همسایهای که سالها و قرنها با مردمانش در حال مراودهایم و مشکل خاصی نداشته و نداریم؛ اما خب، این برادر، تنومند است، اقتصادی سرِ حال، رسانههایی گرانسنگ و جمعیتی قابلتوجه دارد و به تناسب، درصد زیادی از توجه نماینده مشترک را به خود جلب میکند. هر دوره، هنگام انتخابات، جمعی از همشهریانمان به این میاندیشند که چگونه میتوان نمایندهای بومی به مجلس فرستاد؟! و تا اینجا که هیچ دورهای تلاششان به هدف نرسیده است.
نگارنده در جایی دیگر، درباره مهم بودن یا نبودنِ مسئله محل تولد نماینده این حوزه، مطلبی نوشته است. اما فارغ از نظر شخصیام، یادم میآید حدود چهار سال پیش، پس از پایان انتخابات، با برخی از دوستانِ صاحبِ این اندیشه، گفتگویی دست داد؛ آنجا خدمتشان عرض کردم برای فرستادن نماینده بردسیری، قبل از آنکه به فکر رأی بردسیر باشید، باید به جمع کردن رأی در سیرجان بیاندیشید و این کارِ شش ماه و یکسالِ دَمِ انتخابات نیست.
باید از همین الان برای دوره بعد برنامهریزی کنید. به دوستان عرض کردم که میشود با لابیهایتان، فردی شایسته را به حوزه مدیریتی سیرجان بفرستید؛ حال اگر در حوزههای تأثیرگذاری همچون آموزش و پرورش، حوزه علمیه و یا شهرداری باشد که چه بهتر. آن شخص آنجا کار کند، خودی نشان دهد، برادریاش را ثابت کند. به بخشی از شهروندان سیرجان بفهماند که نیت خیر دارد و پرتلاش است، آنگاه کاندیدای مجلس شود و با رأی یکپارچه بردسیر و بخشی از رأی سیرجان به مجلس برود؛ غیر از این، بعید است بشود برای به کرسی نشستن نماینده بردسیری کاری کرد.
حالا چهارسال گذشته و دوستان در این حوزه کاری نکردهاند؛ اکنون برای رسیدن به مطالبات بردسیر، دو رویکرد میتواند مد نظر باشد:
- همچون دورههای پیشین، نمایندهای بردسیری معرفی کنیم؛ به همشهریانمان تأکید کنیم که رأی به نماینده بردسیری، صرفاً به امید رفتن وی به مجلس نیست؛ بلکه میخواهیم با رأی یکپارچه به یک بردسیری، بگوییم ما مطالبهای داریم، مثلاً استقلال حوزه نمایندگی. در واقع برای این که حرفمان به مسئولان رده بالا برسد به پشتوانه رأی به یک فرد بردسیری، نماینده مستقل یا تغییر حوزه مدیریتی مطالبه کنیم. وقتی از قبل مشخص باشد که هدف فرستادن نماینده نیست بلکه رأی بردسیر مفهوم دیگری دارد، با وحدت، صدایِ بردسیر رساتر شنیده میشود؛ هرچند با اجرایی شدن این ایده، احتمالاً نماینده دوره بعد، دلِ خوشی از بردسیر نخواهد داشت.
- همچون دورههای پیشین، نمایندهای بردسیری معرفی کنیم، به بردسیریها بگوییم میخواهیم این نماینده را به مجلس بفرستیم؛ دوباره با وجود احتمال بسیار ضعیفِ این امر، مردم را به هیجان واداریم و احتمالاً مثل دورههای قبل میسر نشود و خدای ناکرده در این زمینه سرخوردگیِ عمومی ایجاد شود.
اما راه سومی هم شدنی است و میتواند وجود داشته باشد؛ اما بگذارید قبل از پیشنهاد راهِ سوم، توضیحی بدهم؛
جریانِ صاحب این تفکر در بردسیر، قدرتمند است؛ به هر حال در دوره قبل، تلاش لیدرهای این تفکر توانسته بخش عظیمی از رأی بردسیر را جهت دهد و این یعنی قدرت. هرچند بعید نیست پس از سرخوردگیِ دوره قبل، چند دستگیای در رأی بردسیر رخ دهد، اما جدای از این احتمال، آنها در بردسیر، چند گام از رقیبان جلوتر هستند. اینکه نگارنده این سطور با این جریان همفکر هست یا نیست بحث دیگری است؛ این نوشته بدون توجه به سیاسیبازی و از منظرِ تلاشِ همگانی برای اعتلای وضعیتِ شهرمان نوشته شده است.
اما راه سوم؛ بزرگانِ صاحب نظر و ذینفوذ بردسیر میتوانند این بار روی معرفی نماینده بردسیری تمرکز نکنند؛ بلکه با یکی از نامزدهای جدی و لایق سیرجانی وارد مذاکره شوند و از او قول به نتیجه رساندن چند مطالبه مهم و جدی بردسیر را داشته باشند. تلاش در جهت تغییر حوزه و یا استقلال نمایندگی بردسیر، میتواند از این مطالبات باشد، همچنین تلاش در جهت رونق گردشگری، احیای کشاورزی، ایجاد صنایع تبدیلی و… همگی میتوانند گزینههای مناسبی برای فهرست کوتاه اما مهم مطالبات بردسیریها باشد. هر نامزدی، قول احقاق این حقوقِ بردسیر را داد، البته به شرط شایستگی، میتواند از حمایت این جریان و رأی قابل توجه بردسیر برخوردار شود.
راجع به این پیشنهاد میتوان نکتهسنجیهایی کرد؛ از جمله:
- ضمانت اجرایی این قولها چه میتواند باشد؟ اگر نامزدی فهرست مطالبات را پذیرفت و نماینده شد و به قولها عمل نکرد چه؟! راه حل این آسیب، شفافیت است؛ با شفافیتِ تمام وارد مذاکره شوید، مطالبات را شفاف و با خرد جمعی فهرست کنید و به مردم اعلام کنید. به همشهریان بگویید که به کدام کاندیدا چه گفتهاید و چه شنیدهاید؟! از او بخواهید در جلسات تبلیغاتیاش علناً قول دهد برای فهرست بردسیر تلاش میکند و آن را به ثمر میرساند. شفافیت شما باعث میشود مطالبات همگانی شود و اگر آن نامزد به قولش عمل نکرد پیشِ همه اعتبار و آبرویش زیر سوال رود. شفاف که باشید و به اصطلاح اگر رو بازی کنید، مردم پشتِ سر شما میایستند و سیهروی میشود هر که در او غش باشد. در مذاکرهتان با نامزدها، علایق سیاسیتان را کنار بگذارید، اولویت اول و آخرتان همان مطالبات باشد و لاغیر.
- ممکن است مطرح شود که برخی مطالبات به طور کلی در حیطه وظایف نمایندگان نیست و چنین فهرستی وجهه قانونی نخواهد داشت. به نظرم میتوان تلاش کرد همه مطالبات در حیطه وظایف باشد و در واقع مطالبات منحصر شود به طرح و تصویب طرحهایی ملی که بردسیر هم از آنها منتفع باشد؛ در بسیاری از مطالبات میتوان این شرط را رعایت کرد. و اصلاً یکی دیگر از همین مطالبات میتواند این باشد که نماینده خارج از حیطه وظایفش کاری نکند.
- ممکن است مطرح شود که وقتی رأی بردسیر نمیتواند یک بردسیری را وارد مجلس کند به درد یک نامزدِ سیرجانی هم نمیخورد؛ البته واضح است که وقتی نامزدی در سیرجان، تعداد رأیِ همطراز و یا حتی اندکی کمتر از سایر رقبای جدی داشته باشد، رأی بردسیر برای او بسیارحیاتی و حساس خواهد بود. اتفاقاً در این بزنگاه است که رأی بردسیر در حدِ ایجادِ تفاوت در سرنوشت انتخابات، مهم میشود و ما باید از این مسئله نهایت استفاده را ببریم.
امید که بر انتخابات این دوره، عقلانیت حاکمیتِ بیشتری داشته باشد.