نامه سرگشاده به فرماندار بردسیر: جناب مهندس! گردشگری را دریابید.
تدبیری کنیم تا بردسیر از قافله صنعت گردشگری کشور عقب نمانَد.
فرماندار محترم شهرستان بردسیر
جناب آقای مهندس نجفپور
سلام
پس از تبریک سال نو، لازم دیدم در این ایام، نکتهای خدمتتان یادآوری کنم و آن هم لزوم توجه بیشتر به صنعت گردشگری است. البته میتوانستم این مسائل را در قالب یک گفتگوی خصوصی و مشورتی عرض کنم اما بهتر آن دیدم که با نامهای سرگشاده و از این طریق با شما و سایر مسئولین شهرستان سخن بگویم، بلکه در این زمینه گشایشی شود. پیش از هرچیز ذکر دو نکته ضروری است نخست آنکه به این خاطر با شما گفتگو میکنم که معتقدم مسئولی دغدغهمند و آگاه به مسائل زمانید و باب گفتگو و مشورت را، برخلاف اغلب اسلافتان در این سِمت، بازگذاشتهاید. دوم آنکه بیان کمبودها و راهکارها در باب گردشگری بدین معنا نیست که تا به حال کاری نشده است، بلکه سخن آن است که چگونه بهتر و پیشروتر باشیم.
۱- از قافله عقب افتادیم
گردشگری سراسر برکت است. صنعتی که اشتغالزایی میکند بدون دود، مصرف آب، استهلاک خاک و… . اشتغالزایی دائم و فصلی دارد، مستقیم و غیرمستقیم دارد. به طور کلی و در سطح ملی تاکنون به این صنعت پولساز آنچنان که باید و شاید توجه نشده بود اما در چندسال اخیر، همه به تکاپو افتادند، شهرهایی همچون اصفهان، همدان، شیراز و این اواخر کرمان در راستای ارتقا در این زمینه فعالیتهای قابل توجهی داشتهاند که هرچند هنوز بسیار اندک هستند اما گامهای مؤثری بودند.
گردشگری در کشور ما حول سه بُعد اصلی آثار تاریخی، آثار طبیعی و عناصر فرهنگی میچرخد. سخن این است که در سه بُعد ذکر شده بردسیر قابلیتهایی دارد که مغفول مانده و حقیقتاً در این زمینه ما به اندازه همان اندککارها هم قدمی برنداشتهایم و از قافله عقب افتادهایم.
۲- تهدیدی که فرصت میشود.
ما نزدیکترین مرکز شهرستان به شهر کرمان هستیم. همیشه از این بابت نگران بودهایم که بازارمان هیچوقت پا نمیگیرد. هر فردی با چهل دقیقه رانندگی میتواند به بازاری متنوعتر و قویتر برسد و خرید کند. نزدیکیمان به کرمان باعث شده مهاجرتها زیاد شود و جمعیت قابلتوجهی کارشان بردسیر باشد اما زندگیشان کرمان، و درآمدی که در بردسیر به دست میآورند در کرمان هزینه کنند.
اینها مصائب نزدیک بودن به مرکز است اما اگر گردشگری رونق داشته باشد، اگر بتوانیم جاذبههای تاریخی، طبیعی و فرهنگیمان را تقویت کنیم و خوب تبلیغ کنیم، هرکه به کرمان سفر میکند به بردسیر هم خواهد آمد؛ همانطور که به ماهان و جوپار میرود. این یعنی اینکه ما در فاصله شصت کیلومتریمان گردشگر آماده داریم و فقط باید کاری کنیم شصت کیلومتر بیایند این طرفتر.
۳- بومگردیهای مظلوم
جانب مهندس نجفپور! شما بهتر میدانید که یکی از راهکارهای تقویت گردشگری که در دولت تدبیر و امید به صورت جدی در حال پیگیری است، ایجاد بومگردیهاست. در بردسیر کمکاری مدیرِ غیربومیِ یک ارگانِ مالی باعث شده روند تأسیس و تکمیل بومگردیها بسیار سخت و طاقتفرسا شود. (اگر لازم شود در مطلبی مستقیماً به این موضوع خواهم پرداخت) توقع این است شما پیگیری و رفع مشکل کنید. این دوستِ غیربومی ما، محجوبی و مأخوذ به حیا بودن ما بردسیریها را با مظلومیت و توسری خور بودن اشتباه گرفته و این قابل تحمل نیست.
بومگردیها یکی از بهترین راهکارها برای جذب گردشگر در زمینه پتانسیلهای طبیعی و فرهنگی هستند. با توجه به تسهیلاتی که دولت در نظر گرفته حیف است این فرصت خوب با کجسلیقگیهای شخصی از شهرمان دریغ شود. در شهرمان که هتل و مهمانسرای آنچنانی وجود ندارد، تقویت بومگردیها به نسبت میزان سرمایهگذاری لازم، بسیاز مقرون به صرفه و ضروری است.
۴- دردسرِ مالکیتهای خصوصی و جذب سرمایهگذار
ما به لحاظ داشتن آثار تاریخی بسیار غنی هستیم. اگر نقشه جامعی از آثار تاریخی شهرستانمان وجود داشته باشد یا تدوین شود به خوبی بیانگر این مسئله خواهد بود. معضل اساسی بازسازی این آثار و شناساندن آنهاست. بازسازی نیازمند جذب سرمایهگذاری دولتی یا غیردولتی است.
از دولت در شرایط مالی کنونی انتظار سرمایهگذاری عقلانی نیست؛ غیردولتیها اما اگر از بازگشت سرمایهشان مطمئن باشند پایِ کارند. دادن این اطمینان و شناساندن این پتناسیل عظیم به بخش خصوصی وظیفه فرمانداری و دولتیهاست. لطفاً رایزنی بفرمایید، تلاش کنید و خصوصیها را پای کار بیاورید. چرا باید اداره اوقاف در بازسازی باغ فتحآباد سرمایهگذاری کند اما باغ ترشاب ما همچنان محل خرابکاری اتباع خارجی باشد؟!
البته از حق نباید گذشت که کار سختی است. یکی از سختیها این است که بخشی از آثار تاریخی شهرستان ما مالک خصوصی دارد و باید راضی شوند یا خود سرمایهگذاری کنند یا در اختیار دولت قرار دهند و این بسیار مشکل است.
۵- کمربندیای که ما را دور میزند.
امسال به طور ویژه شهرداری به زیباسازی شهر بردسیر پرداخت. تلاشی شایسته تقدیر بود و شهر زیبا شد. شهرِ زیبا علاوه بر آنکه برای شهروندان زیباست میتواند مهمانپسند هم باشد. از طرفی امامزاده سید محمد ما بسیار جلیلالقدر است و به نسبت بسیاری از امامزادههای اطراف ما، نظیر بیبی حیات و پیرچوگان، مسیر سرراستی دارد. حیف است این ظرفیتها در حد اعلا کارآیی نداشته باشند.
در کنار همتی که باید متولیان امر کنند و شهر را زیباتر، امام زاده را مسافرپذیرتر کنند، باید تدبیری اندیشه شود که دو ورودی مهم شهر یعنی از سمت سیرجان و از سمت کرمان جذابتر باشند. باید به گونهای ورودیها را بیارایم و تبلیغ کنیم که مسافران ترجیح دهند از وسط شهر بگذرند تا آن را از طریق کمربندی دور بزنند. کار سختی نیست، اگر بتوانیم کاری کنیم که کمربندی مختص کامیونها شود و ترجیح ماشینهای شخصی ورود به شهر شود بازار هم رونقی خواهد گرفت.
۶-وای به روزی که بگندد نمک
طبق عادتی قدیمی، هر نوشتهای که به دستم میرسد را منتقدانه میخوانم. چند روز پیش از طریق غرفههای برپا شده در میدان جانباز بروشوری در باب جاذبههای گردشگری شهر به دستم رسید. بروشور را اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهیه کرده بود و چیزی غمانگیزتر از این نیست که متولی اصلی گردشگری استان در باب شهرمان مطلبی پر از اطلاعات غلط چاپ کند و کسی واکنشی نداشته باشد.
جناب مهندس! پیشنهاد میکنم حتماً به اداره کل میراث فرهنگی تماس بگیرید و اعتراض کنید که چطور میشود اداره کلی که نامش را تریلی نمیکشد بردسیر را در «شمال شرقی» شهر کرمان معرفی کند؟ چطور میشود وجه تسمیهای برای بردسیر بنویسد که هیچ ربطی به مشیز عزیزمان ندارد و مربوط است به خودِ شهر کرمان. بگذارید بدانند که سرهای مردم و مسئولین این شهر در برف نیست و هرچیزی را راحت نمیپذیرند. همانطور که ما از شما مطالبهگری میکنیم شما نیز از آنها مطالبهگری کنید تا به قول معروف دست و پایشان را جمع کنند.
در نهایت با توجه به سوابق شما در مقام عالیترین سِمت اجرایی شهرستان، انتظار میرود با رویکردهای مدبرانه و با استفاده از نظرات کارشناسان، در این عرصه نیز منشأ خیر باشید.