دهه سوم زندگی دهه شصتی ها
جمعیت دهة شصتی ها؛ فرصتی که در حال تبدیل شدن به تهدید است
کرمان امین – محسن قائمی؛ من متولد ۱۳۶۷ هستم و امسال سی ساله شدم. حقیقیت ماجرا این است که به خاطر این قضیه از سه چهار ماه پیش از فرارسیدن روز تولدم احساسات متفاوتی را تجربه کردم؛ ترس، تعجب، یأس، انگیزه و… . پیش از هر چیز تقسیمبندیهای مختلف سِنی را از منابع مختلف مرور کردم و دیدم بسیاری از این تقسیمبندیها، سی سالگی را پایان جوانی و ابتدای میانسالی میدانند؛ البته یک تقسیمبندی مهم وامیدبخش نیز وجود دارد که بزنگاهِ پایان جوانی و آغاز میانسالی را سی و نه سالگی میداند.
پیام مهم
با خود فکر کردم سی ساله شدن من و منها بیش از هر چیز دیگری یک پیام جدی و مهم برای مسئولین ایران عزیز دارد. من تقریباً از متولدین پایان دهه شصت محسوب میشوم و بچههای متولد شصت و شصت و یک به آخرین نقطه جوانی همان تقسیمبندیِ امیدبخش نیز، نزدیک شدهاند. آقایان مسئول! ما داریم پیر میشویم! قاعده پر جمعیتِ هرم جمعیتی ایران دارد به رأس هرم نزدیک میشود. آن جمعیت عظیمِ پر انرژیِ درسخوانده که بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا آرزوی داشتنش را دارند آهسته رو به تحلیل است. درست مانند معادن سنگ آهن و مس و طلا و چاههای نفت و ذخایر گاز و پسته و زعفران که دنیا آرزوی داشتنشان را دارد و آهسته رو به تحلیلاند.
خوب میدانم برای برخی از مسئولین در دهههای مختلف و پستهای مختلف و حزبهای مختلف، ما همیشه موی دماغ بودهایم؛ اما بخدا این طور نبوده و نیست. شما جوانی خود را فراموش کرده اید. اکثرِ شما یادتان رفته که چند سالهها به جبهه رفتند؛ رزمندگانِ شهید و فرماندههان پیروز چند ساله بودند؟! چطور جنگِ در مقابل تمامِ جهان مدیریت شد و صدام، مدعی فتحِ تهران، پس از هشت سال جنگیدن ملتمسانه به مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی نامه نوشت و درخواستِ پذیرفتن قطع نامه کرد؟! غیر از این بود که بیست و پنج سالهها و سی سالهها مجال ایدهپردازی، مدیریت، فرماندهی و اجرا یافته بودند؟!
فرصت ایده آل، تهدید بزرگ
باز هم تأکید میکنم آقایان مسئول! این نوشته نه یک درخواست، که یک پیام جدی است: آن پتانسیلی که کشور چین با به کاربردن صحیح آن، اقتصاد جهان را در دست گرفته ،یعنی نیروی انسانی کارآمد و شایسته، در کشور شما در حال فنا شدن است؛ بدانید که تاریخ انقضاءِ «فرصتِ نیروی جوان» دهه شصتیها در حال تمام شدن است و به زودی به «تهدیدِ سالمندانِ پرجمعیت» مبدل خواهد شد.
هر کدام از ما در دانشگاهها تخصصها یادگرفتهایم؛ اگر قلبتان برای ایران اسلامی میتپد از ما نه به عنوان نیروی دسته چندم بلکه به عنوان نیروی مدیریتی، ایدهپرداز و تصمیمگیرنده استفاده کنید و خود در مقام مشاور و بزرگتر راهنمایمان باشید؛ به شما قول میدهم اگر از امثال دکتر جهرمیِ جوان در کابینه، مجلس، کرسیهای قضاوت و… بیشتر بود، طوفان اقتصادی اخیر این چنین کشور را بالا و پایین نمیکرد. هنوز هم فرصت باقی است، به بیست سالهها و سیسالههای شایسته میدان دهید و نتیجهاش نوش جانتان! هنوز هم میتوان جلوی این ضرر مهلک را گرفت به قول سعدی: «ای که پنجاه رفت و در خوابی/مگر این پنج روزه دریابی»
بسیار عالی، مختصر و مفید.