چرخه معیوب پرسشگری و پاسخگویی در بردسیر
به بهانة روز خبرنگار
کرمان امین – محسن قائمی؛ ۱۷ مرداد روز خبرنگار بود و مدتی است به این فکر میکنم اگر مهمترین کارکرد رسانهها پیدا کردن نواقص و تخلفات و ارائه آنها به جامعه باشد، ما رسانههای بردسیر چقدر از این فضا دوریم؛ گویی رسانههای این شهر قانع شدهاند به بازنشر مطالب دیگران و یا فوروارد [بازارسال] کردنِ بیکم و کاستِ پیامهای مردمی در کانالهایشان و از این قبیل کارهای بیدردسر و بدون قبولِ مسئولیت.
البته ما جزئی از کل هستیم و تابع شرایط استان و کشوریم؛ اما، اگر به همکاران برنخورد، دیگر واقعاً خیلی بیخاصیت شدهایم و این مسئله باعث شده است مسئولان هم از زیر بار مسئولیت پاسخگویی شانه خالی کنند؛ چرا؟ به این دلیل که میگویند به کدام سوال و مطالبه صحیح پاسخ دهیم؟ نمیشود هرکس به هر ادارهای گذرش افتاد و کارش نشد به مدیر فلان کانال پیام بدهد، آن هم فوروارد کند در کانالش و قرار باشد ما به همه آنها پاسخ دهیم.
مثلاً فرض کنید در شهر صد کوچه آسفالت نشده باشد و حالا از هرکوچه ده نفر به فلان کانال پیام بدهند که چرا کوچه ما آسفالت نمیشود؛ میشود هزار پیام در رابطه با آسفالت نکردن کوچهها؛ شهرداری به سادگی میتواند بگوید من که نمیتوانم یک نفر را مسئول رصد فلان کانال بگذارم که هر روز به صدها پیام مردمی پاسخ دهد.
حالا نقش رسانه چیست؟ این که برپایه مطالبات مردمی مطلبی بنویسد یا مصاحبهای ترتیب دهد و از شهرداری توضیح بخواهد که برنامهریزی شما برای آسفالت کوچهها چیست و چه اولویتی برای نوبتدهی به کوچهها در نظر میگیرید؟! آن وقت است که شهرداری خود را موظف میبیند توضیحی مدون، قانعکننده و کلی ارائه کند، که اگر نکند محکوم است به عدم شفافسازی.
متاسفانه این نوع واسطهگری رسانهها در شهرِ ما تا حد زیادی فراموش شده است. تنها به فکر سینه زدن زیر پرچم فلان حزب یا فلان نامزد انتخاباتی یا فلان مسئول هستیم. تعداد معدودی از ما که وابستگی ندارند هم، کم پیش میآید مطلبی کارآمد، استاندارد و برپایه مستندات منتشر کنند تا توپ بیفتد در زمین مسئولین و آنها مجبور به پاسخگویی و یا محکوم به عدم شافیت شوند.
از آن طرف مسئولین هم عادت کردهاند به بیخیالی در قبال مطالبات رسانهها، واقعاً برخی از مسئولین شهر نسبت به حوزه کاری و زیرمجموعهشان غیرت ندارند. نقدی اگر در یک رسانه مطرح میشود دو حالت دارد یا به حق است که مسئول موردِ خطاب باید در فکر رفع نقص برآید و یا به حق نیست که مسئولِ مورد نظر باید جوابیه بنویسد و محکم از عملکردش دفاع کند. نه این که سیبزمینیوار، هیچ واکنشی نشان ندهد و هرکس هرچه خواست راجع به عملکردش بگوید و بنویسد.
این دو ایراد، یعنی عدم پرسشگری حرفهای رسانهها و عدم پاسخگویی به جای مسئولین، چرخه پرسش و پاسخ رسانهای در شهر را معیوب کرده است. بسیار نادر است که همکاری از ما مطالبه به حقی مطرح میکند و بسیار نادر است که مسئولی در مقام پاسخگویی برآید و از قدیم گفتهاند: النادر کالمعدوم.