رنجنامه مسکن فرهنگیان بردسیر
آنچه در مسیر اعطای ملوکانه مسکن، بر ما فرهنگیان بردسیر گذشت.
کرمان امین-محسن قائمی؛ میخواهم شرحی بنویسم از طی شدن روال اداری یک «طرح ملی» در شهرستانمان بردسیر. اکثرِ آنچه مینویسم همگی از دیدهها و شنیدههای خودم است و از آن مطمئنم. پس به شرح خواهم پرداخت:
شهریور ۱۳۹۸ طرح اقدام ملی کلید خود؛ همان موقع در نوشتاری از ناقص بودن این طرح نوشتم و آن را میتوانید اینجا بخوانید.
آذرماه همان سال، تفاهمنامهای مابین وزارتخانههای آموزش و پرورش و راه و شهرسازی منعقد شد تا بر مبنای آن، به فرهنگیان واجد شرایط، در قالب همان طرح اقدام ملی، زمین و تسهیلات مسکن ارائه شود. از مفاد این قرار میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:«احصا، شناسایی و معرفی اراضی تحت مالکیت وزارت آموزشوپرورش برای ساخت مسکن فرهنگیان و همراهی در امر تأمین مالی پروژهها برای تخصیص وام به کارکنان واجد شرایط، از تعهدات وزارت آموزشوپرورش است.» و «وظایف وزارت راه و شهرسازی شامل تسهیل و تسریع در تعیین و تغییر کاربریهای موردنیاز اراضی برای آموزشوپرورش، کنترل واجد شرایط بودن افراد و تأمین اراضی موردنیاز در شهرهایی که وزارت آموزشوپرورش در آنجا زمین نداشته است.»
همانگونه که صراحتاً در تفاهم نامه آمده است تأمین اراضی در شهرستانهایی که آموزش و پرورش در آنها زمین دارد، از وظایف آموزش و پرورش است؛
در بردسیر، حدود هشتاد فرهنگی واجد شرایط شناخته شدند و در تاریخ ۶/۳/۹۹ اراضی مازادِ آموزش و پرورش شهرستان بردسیر، طی نامه شماره ۶۹/۷۰/۷۱۶/۹۹/۳۸۳۳—۶/۳/۹۹ به شرح ذیل به اداره راه و شهرسازی معرفی شدند:
بخش ۲۰ شهر بردسیر با پلاک ۳۳ فرعی از ۴۲۶۵ اصلی ۲۰ کرمان به متراژ ۳۲۰۰۰ متر مربع (منطقه درونوئیه جنب استخر شنای فرهنگیان به طول ۴۰۰ متر و عرض ۸۰ متر)
پلاک ۲ فرعی مجزا شده از یک فرعی ۴۲۸۳ اصلی بخش ۲۰ کرمان به متراژ ۲۸۰۰۰ متر مربع (میدان پزشک جنب دبیرستان نمونه دولتی امام علی (ع) به طول ۲۸۰ متر و عرض ۱۰۰ متر)
یعنی حدود ۵۰٫۰۰۰ مترمربع اراضی مازاد در بردسیر شناسایی و جهت واگذاری به طرح مسکن فرهنگیان شهرستان بردسیر معرفی شد. کاربری مورد اول ورزشی و کاربری مورد دوم آموزشی بوده است.
در تاریخ ۸/۳/۹۹ اداره راه و شهرسازی بردسیر طی نامه ۲۴۷ زمینها را به اداره کل راه و شهرسازی استان معرفی میکند.
در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۹۹ از سوی بانک مسکن، پیامک واریز وجه اولیه به فرهنگیان واجد شرایط ارسال و ۱۵ روز فرصت واریز در نظر گرفته شد. بعد از این، وقتی ما فرهنگیان واجد شرایط، پیگیر زمینها شدیم متوجه شدیم که مسئله زمینها تا پایان خرداد به خوبی در حال پیش رفتن بوده است، اما ناگهان این روند متوقف شده است؛ دلیل توقف دو مسئله ذیل عنوان شد:
- خزانهداری کل با واگذاری زمین در شهرستانهایی که اداره راه و شهرسازی زمین دارد، مخالفت کرده است.
- اداره کل راه و شهرسازی با دو شرط آموزش و پرورش بردسیر برای واگذاری زمینها مخالفت میکند ( این دو شرط بدین شرح بودهاند: ۱٫ زمینها به متقاضیان غیر فرهنگی داده نشود ۲٫ زمینها به صورت مشاع در اختیار فرهنگیان قرار نگیرد و به هر واجد شرایط یک زمین اختصاص یابد.)
با پیگیریهای انجام شده مسئله اول حل شد و از سوی اداره کل آموزش و پرورش اعلام شد که خزانهداری کل کشور قانع شد! گویا خزانهداری کل کشور حواسش نبوده است که وقتی دو وزارتخانه دولت تفاهم میکنند، جناب خزانهداری نباید عین مفاد تفاهمنامه را خلاف قانون بداند! بگذریم.
برای حل مسئله دوم در حال رایزنی بودیم و نامهای با امضای اکثریت واجدین شرایط به نماینده محترم فرستادیم، در یک انتظار طولانی مدت به سر میبردیم که شاید جناب نماینده بالاخره فرصت کنند و به دادِ ما هم برسند و جوابی بدهند، که خبر رسید اساساً این زمینها هنوز تغییر کاربری داده نشدهاند! با پیگیری ماجرا متوجه شدیم در تاریخ ۱۹/۳/۱۳۹۹ و طی نامه ۷۰۶۳/۱۰۳۸/۹۹/۳۸۳۳ زمینها جهت تغییر کاربری به شهرداری بردسیر معرفی شدهاند اما از آن پس دیگر این روند نه از سوی آموزش و پرورش و نه از سوی اداره راه و شهرسازی پیگیری نشده است.
ما فهیمیدیم که مجبوریم خود جهت پیگیری اقدام کنیم و زمین موردِ اول را جهت آمادهسازی و ارسال به کمیسیون ماده پنج پیگیری کردیم. چون کاربری ورزشی بود نیاز بود که در پرونده اعلام «عدمِ نیاز» اداره ورزش و جوانان نیز اخذ شود. اداره ورزش و جوانان استعلام را به اداره کل خود فرستاد اما تاکید کرد که به این زمین نیازمند است، چرا که برای ساخت سالن مسابقات شهرستان، زمینی با این موقعیت و کاربری ورزشی در شهر وجود ندارد.
باز هم دست به کار شدیم و با رایزنی فراوان بنا بر این شد که حدود ۴ هزار متر از زمین در اختیار اداره ورزش و جوانان قرار بگیرد و آن اداره برای مابقی زمین اعلام «عدم نیاز» کند. ما شادمان از اینکه مشکل در حال حل شدن است، قراری در فرمانداری هماهنگ کردیم و با حضور روسای ادارات آموزش و پرورش، ورزش و جوانان، راه و شهرسازی، بنیاد مسکن و جناب فرماندار، معاون عمرانی ایشان و مسئول مسکن فرمانداری جلسه برپا شد تا این مسئله صورتجلسه و روال اداری آن تسهیل شود. متاسفانه در آن جلسه مسائل عجیبی مطرح شد که پای همه پاکارها سست شد؛ از جمله آنکه گفته شد شما این زمین را حیف و میل میکنید و ممکن است در آینده به کل زمین نیاز شود! شما چرا از همان زمینهای راه و شهرسازی استفاده نمیکنید؟ اصلاً روال اداری این کار شدنی نیست و باید تفکیک شود، خودتان را زحمت ندهید این کار نشدنی است و… . به هرحال همه امیدهای ما در آن جلسه ناامید شد و بنا شد که برای فرهنگیان نیز مانند سایر متقاضیان از زمینهای اداره راه و شهرسازی استفاده شود؛ با این تفاوت که فاز اول آن زمینها که در جای مناسبی بود، تمام شده است و فرهنگیان باید از فاز دوم که در مکان دورتری قرار دارد، استفاده کنند.
در طرح اقدام ملی یک قطعه زمین دویست متری به صورت مشاع در اختیار دو خانواده قرار میگیرد، به هرکدام از آنها یک وام ۱۰۰ میلیون تومانی داده میشود و مابقی کار با خودِ آنهاست باید کنار بیایند که یکی همکف باشد و دیگری طبقه اول، باید درباره مسائلی چون متراژ مقاومسازی، میزان و کیفیت مصالح و… با هم کنار بیایند تا بتوانند صاحبخانه شوند؛ این امر عملاً امکانپذیر نیست. برای مثال فرض کنید نفری که همکف نصیب او میشود دوست داشته باشد صد متر بسازد و نفر بالایی صد و بیست متر! یا مثلاً خانواده همکف دوست دارد طی دو سال بسازد اما خانواده طبقه اول میخواهد در سه ماه بسازد و… .تازه این مشکلات ساخت است و در سکونت هم مسائل لاینحل زیادی رخ خواهد داد.
در شهرستان بردسیر حداقل متراژ زمین جهت اعطای پروانه دویست متر مربع است؛ ما که قدم به قدم از ایدهآلهایمان دور میشدیم، فکر تازهای به ذهنمان رسید که تلاش کنیم شورای شهر و شهرداری را مجاب کنیم که این متراژ را تعدیل کنند و برای صدمتر هم پروانه صادر کنند. در این صورت هر خانواده، صد متر به صورت مجزا خواهد داشت و میتواند به صورت مستقل خانهای همکف بسازد و سکونت کند؛ با شورای شهر مطرح کردیم، موافقت و همدردی کردند و گفتند اگر دفتر فنی شهردار بپذیرد مشکلی نیست، دفتر فنی شهرداری موافقت و همدردی کرد و گفت اگر مهندسِ بازنگری طرح جامع شهر بردسیر موافقت کند مشکلی نیست، با مهندسِ مسئول بازنگری صحبت شد، موافقت و همدردی کرد و گفت اگر سازمان مربوط به تایید طرحهای جامع شهری در وزارتخانه موافقت کند، مشکلی نیست اما موافقت نمیکند و تمام!
بعد از هفتهها پاسکاری این خواسته حداقلی هم به جایی نرسید.
ما معتقدیم وقتی یک طرح برچسب «ملی» دارد یعنی همه دستگاههای مسئول در جهت رفع موانع و قوانین دست و پا گیر تلاش کند، نه اینکه هر کدام به ماده و تبصرهای چنگ بزند و مانعتراشی کند؛ آخر چه چیزی از یک «طرح ملی» باقی میماند وقتی آموزش و پرورش نتواند برای هشتاد خانواده فرهنگی بیخانه، حتی اندازه متقاضیان معمولی امکانات فراهم کند؟ «طرح ملی» چه معنی دارد وقتی همه اطراف این شهر زمین خالی است اما اداره راه و شهرسازی نتواند حداقلِ متراژ یک زمین را جهت ساخت، در اختیار متقاضی فاقد مسکن بگذارد؟ «ملی بودن» یک طرح یعنی اینکه بنیاد مسکن بگوید ما نمیسازیم چون پول شما به اندازه کافی نیست؟! بگوید خودتان میدانید و این صد میلیون و این زمینهای ناقص و ناچیز؟! «طرح ملی» یعنی شهرداری نتواند یک تبصره به قانون شهریاش اضافه کند تا در ازای آن دهها و صدها خانواده شهروندش خانهدار شوند؟! همه مسئولین این ادارات دستاویز قانونی دارند، باشد! قبول! ما باز هم بیخانه میمانیم تا ببینیم بعد چه میشود! اما شما هم لطف بفرمایید نام این طرح را ملی نگذارید. حداقل «ملی بودن» را این گونه به تمسخر نگیریم و تحقیر نکنیم.
این تسهیلات و این زمینها ارث پدری هیچکس نیست؛ هیچکس حق ندارد برای ایجاد گشایش در کار ولینعمتانِ خودش، منتی داشته باشد. این یک وظیفه است و قانون و نظام تضمین کرده است که باید مردم این مملکت مسکن داشته باشند و مسئولان جز عمل به قانون، وظیفه دیگری ندارند. بیمسکنی دلیل نمیشود که یک شهروند، آن هم از نوع فرهنگیاش تحقیر شود.
این زمینها مال مردم است و باید به مستحقانشان اعطا شود. مگر یک فرهنگی بیخانه چه گناهی کرده است جز اینکه از پدر و مادر چیزی به ارث نبرده و نخواسته طلا و دلار بخرد و نگه دارد، نخواسته به خاطر منفعت شخصیاش گند بزند به اقتصاد کشور؟! روزها در مدرسه، فرزندان شما را همچون فرزندان خود رشد و تعلیم دهد و عصرها به شغل دوم بپردازد و شبها غصه اجاره و قسط را بخورد؟! در قاموس شما این یعنی حفظ شأن معلم و فرهنگی؟! شما این روزها از چشمان معلمان خبر ندارید؛ روزها بر مانیتور و صفحه موبایل خشک میشوند، شبها از غم شرمندگی جلوی خانواده، تر!