بردسیر کجاست؟!
گفتاری درباب پتاسیل ها در جهت معرفی بیشتر بردسیر
کرمان امین – محسن قائمی؛ دیروز یکی از دوستان، نکتهای گفت که مرا به نوشتن این مطلب وادار کرد؛ ایشان تعریف کرد که جمعه شب، مجری شبکه خبر هنگام ارائه خبر تشییع پیکر شهیدان قربانعلیپور، نتوانسته نام «بردسیر» را درست تلفظ کند و پس از یکی دو بار تپق زدن و مکث، در نهایت تلفظ کرده و خبر را تا انتها خوانده است. خواستم ویدئویش را گیر بیاورم اما به طرز عجیبی هم در آرشیو سایت شبکه خبر و هم در کانالشان در پیام رسان سروش، هیچ ردی از خبر تشییع پیکر این دو شهید عزیز نبود. اگر شما ارائه این خبر را ضبط کردهاید و یا از جایی به آن دست پیدا کردید، لطفاً از طریق ایمیل یا سایت در اختیار خبرگزاری ما قرار دهید تا نشر دهیم.
خطا، خطای مجری است
این که مجری تلویزیون نتوانسته نام یک شهرستان قدیمی را درست لفظ کند، تا حد زیادی برمیگردد به کم توجهی خود او؛ در واقع نقد اصلی را باید بر او وارد کرد که چرا وقتی مجری خبر است، اطلاعاتش این قدر وسیع نیست و حالا که نیست جرا قبل از خوانش خبر، نگاهی به متن نینداخته که اگر چیزی نمیداند جستجویی بکند و تلفظ صحیحش را در بیاورد.
یک سوزن هم به خودمان
اما نکته دیگری نیز هست؛ ما چقدر تلاش میکنیم نام شهرمان بر سر زبانها بیفتد؟! شهرهایی هستند که از نظر موقعیت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تقریباً هم تراز بردسیر هستند اما پتانسیلهای شهرشان را بالفعل کردهاند و توانستند نامی برای خود دست و پا کنند؛ دست و پا کردن نام، یعنی سودهای کم دردسر و پایدارِ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. نمونه میخواهید؟ جزیره هرمز با خاک رنگینش، قَمصر با گلابگیریاش، ملایر با مبل و منبتش، راین با ارگ و آبشارش، شهداد با کلوتهایش، نائین با قالیاش، کازرون با بیشاپورش و… .
جشنوارهها و کارکردشان
در سالهای اخیر البته اقدامات خوبی برای معرفی بردسیر انجام گرفته است؛ جشنوارههای «گل محمدی» و «سیب و گلاب» و «شعر آزاد» بُرد خبری خوبی پیدا کردهاند و اندکاندک به عنوان یک رویداد هرساله در اذهان هم استانیها جایی باز کردهاند و این بسیار حائز اهمیت است؛ البته در بُعد فرهنگی و هنری جشنوارهها، میتوان کارهای ویژهتر و تأثیرگذارتری نیز انجام داد که بحث آن در این نوشته نمیگنجد.
چه میتوان کرد؟!
به نظر میرسد در این رقابت تنگاتنگ برای اثبات داشتهها و جلب توجهها تنها اکتفا کردن به جشنوارهها کافی نیست؛ همزمان باید در چندین جبهه کار کرد و اجازه نداد برای مدت طولانیای بردسیر از صدر اخبار دور شود. فرهنگ، تاریخ، صنایع دستی، آداب و رسوم، جاذبههای طبیعی، ورزش، هنر و… هرکدام زمینههایی هستند که میتوان پتاسیلهای بردسیر در آنها را رصد کرد و پرورش داد.
کار مهمِ روی زمین مانده
بیایید کتابهای با محوریت بردسیر را برشماریم. ۱- «بردسیر، نگارستان تاریخ و طبیعت» از جناب گلابزاده ۲-«بردسیر، مروارید کرمان» از جناب قلندری. ۳- «عکس های قدیم بردسیر به کوشش سجاد مزنگ زاده غیر از این سه، من کتابی نمیشناسم که به طور کلی به بردسیر بپردازد (اگر هست و من نمیدانم حتماً یادآوری بفرمایید.)؛ واقعیت این است که این سه کتاب نیز خالی از ایراد نیستند. کتابهای دیگری هم هستند که به موضوعی خاص از بردسیر پرداختند: ۴- «واژهنامه گویش بردسیر» از استاد فقید دکتر برومند سعید ۵- «کندوکاوی در تل ابلیس» از ژوزف کالدوِل. چند کتاب هم به شخصیتهای بردسیری پرداختهاند: ۶- «اندیشههای میرزاآقاخان کرمانی» از مرحوم دکتر فریدون آدمیت ۷- «قطب سوم» درباره شهید امانالله غلامحسینپور ۸- «آخرین نامه من» درباره شهید دکتر حسین گرکانی ۹- «یادنامه مفاخر کرمان: شمس بردسیری» به کوشش دکتر برومند سعید.
این نُه کتاب، همه آن چیزی است که درباره بردسیر چاپ شده و من از آن خبر دارم. البته مقاله ارائه شده در نشریات داریم؛ اما کتاب همینهاست.
اینکه تعداد کتابها درباره بردسیر به انگشتان دو دست نیز نمیرسد اتفاق خوب نیست و همین نُه کتاب نیز به خوبی چاپ و منتشر نشدهاند. بسیاری از آنان اکنون کمیاب که چه عرض شود، نایاب هستند.
بد نیست راجع به تجدید چاپ این آثار و همچینین حمایت از پژوهشگران زبده و حقیقی در نوشتن آثار جدید درباره داشتههای بردسیر تصمیم جدیای بگیریم.
این تنها یک راه است از هزار راه نرفتهای که میتوان بردسیر را بیشتر به ایران معرفی کنیم تا دیگر هیچکس مجری خبر تلویزیون را در اشتباه تلفظ کردن نام بردسیر، محق نداند.
پانوشت: نام این نوشته، از نام مقالهای به قلم دکتر نجمی اخذ شده است.