آن‌چه که سطح امنیت شهرمان را تنزل می‌بخشد

به بهانه هفته نیروی انتظامی

کرمان‌امین – محسن قائمی؛ هفته نیروی انتظامی است و به همین مناسبت این نوشته ضمن عرض خداقوت به سبزپوشانِ زحمت‌کش، تلاش می‌کند نکته‌ای شاید مغفول مانده را یادآوری کند.

در بابِ نیروی انتظامی و چگونگی فعالیتش، چیزی که بدیهی اما بسیار مهم و ضروری به نظر می‌رسد این است که اقتدار پلیس، قطعاً به سود همه افراد جامعه است؛ حتی منتقدان و معترضان هم باید بدانند که در حالت کلی، پلیس باید مقتدر باشد تا با انجام وظایف ذاتی‌اش به نحو احسن بتواند امنیت جامعه را تضمین کند. این مسئله را مقدمه نوشته آوردم تا تأکید شود که خدای ناکرده به هیچ‌وجه قصد تضعیف این نهاد مؤثر درکار نیست.

موضوع از این قرار است که یکی از ویژگی‌های خرسند‌کننده و هویت‌بخش شهرمان بردسیر، امنیت اجتماعی آن است. درواقع از نظر اجتماعی و در قیاس با بسیاری شهرستان‌های دور و نزدیک، بردسیر همواره از نظر میزان جرم و جنایت در سطح پایین‌تری قرار داشته است؛ اما در سال‌های اخیر چیزی که این بخش از هویت اجتماعی ما را تهدید می‌کند، جرائم خرد و به ویژه در زمینه سرقت است. خرده‌دزدی‌هایی که چه بسا بسیاری از آن‌ها به دلیل میزان خسارت پایین به شخص مال‌باخته و زمان‌بر بودن روال اداری، گزارش نمی‌شود و از این رو در آمارها هم ثبت نمی‌شود؛ اما کمیت این جرائم به طرز نگران کننده‌ای در حال رشد است. این را می‌توان با یک تحقیق میدانی ساده متوجه شد. در محله‌ای نیست که مردم از سرقت‌های خرد نظیر ربودن کفش و کبوتر و فلزات جزئی و پلاستیک و کابل‌های اتصال به زمین و…. ناراحت نباشند. چند وقت پیش لابد یکی از این خرده دزدها ابتکار به خرج داده بود و کوبه‌های فلزی درها را دزدید و این مدِ جدید باعث شد اکنون اکثر درهای خانه‌ها بی‌کوبه شوند!

به نظر می‌رسد در دو حوزه باید ابتکار عمل بیش‌تری از مسئولان سر بزند، که در ذیل به آن‌ها اشاره می‌شود:

‌۱٫ حوزه پیشگیری:

امان از آشغال‌جمع‌کن‌ها و فغان از مال‌خَرهای خدانشناسی که نه تنها از خریدن مال دزدی هراسی ندارند بلکه به جای پول نقد مستقیماً شیشه و هروئین می‌دهند که لابد پای دلال‌ها را از چرخه فروش مال دزدی و خرید مواد بریده باشند! برای آشغال‌جمع‌کن‌ها حتماً باید فکر عاجلی شود. نیاز به بررسی و کمک گرفتن از نهادهای مدنی و سمن‌ها دارد. من فکر می‌کنم اگرچه سخت اما با کمک شهرداری می‌توان وضعیت را بهبود بخشید. یک راهش می‌تواند این باشد که ابتدا فرهنگسازی شود که تفکیک زباله از مبدا رخ دهد و بعد بودجه‌ای تعیین شود و محل خرید مواد بازیافتی به یک سمن یا شرکت خصوصی معتمد و تحت نظر سپرده شود، به طوری که در آن شرکت قیمت خرید مواد بازیافتی به نسبت بازار آزاد در حد ملموسی بیش‌تر باشد. این‌گونه فعالیت مراکز متخلف محدود خواهد شد و از طرفی شرکت هم می‌تواند کنترل کند که چه کسی چه چیزی برای فروش آورده است. کم‌کم می‌توان برنامه‌های بهتر و بلندمدت‌تری در نظر گرفت. مثلاً همین افراد را به شرط پاک شدن، به عنوان کارکن رسمی شرکت استخدام کرد و بسیاری کارهای دیگر. عرض کردم، سخت است اما نشدنی نیست.

در کنار این قبیل طرح‌ها پلیس هم در زمینه پیشگیری باید تلاش بیش‌تری داشته باشد، مثلاً می‌توان راجع به این افراد حساسیت بیش‌تری به خرج داد و با هماهنگی با دادستانی، مجوز بررسی محموله‌های آن‌ها را اخذ کرد، تا این قدر راحت، مال مردم را درون گونی به این سمت و آن سمت نکشند و نگران این باشند که اگر پلیس برسد می‌تواند محموله ما را بررسی کند. به نظرم بی‌تأثیر نخواهد بود، به ویژه شب هنگام پلیس می‌تواند یک رصد کلی از رفت و آمد آن‌ها و محموله‌هایشان داشته باشد.

۲‌. حوزه مجازات‌ها

البته که هر جرمی مجازات مخصوص به خود را دارد و نمی‌توان به راحتی در این مورد دخل و تصرف کرد. اما اگر در یک مدت قابل توجه، مسئولان محترم قضایی شهرستان برای خرده‌دزدی‌ها اشد مجازات را در نظر بگیرند و این مسئله به صورت کاملاً سازمان‌دهی شده و هدفمند درسطح شهر اطلاع‌رسانی شود؛ چه بسا این افراد کمی از سطح پرروییشان کم کنند. مورد پیش آمده که دزدی وارد خانه یکی از همشهریان‌مان شده و با مهارت توانسته به همه جای خانه دسترسی پیدا کند، اما فقط وسائلی برده که در حوزه دزدی خرد تعریف می‌شوند، مثلاً موتورسیکلت را نبرده اما باتری‌اش را چرا! تلویزیون را نبرده اما گلدان مس را چرا! لابد پیش خودش دو دو تا چهارتا کرده که اگر به خاطر باتری و مس‌گیر بیفتم بعد از یکی دو ماه کمپ ترک اعتیاد و بازداشت، دوباره رها خواهم شد و به کارم برمی‌گردم اما مثلاً اگر وسیه سنگین‌تری ببرم هم آب کردنش سخت‌تر است و هم جرمش سنگین‌تر، لابد پیش خودشان ضرب‌المثلی هم ساخته‌اند: کم ببر همیشه ببر!

Comments (0)
Add Comment