کرمان امین-محسن قائمی؛ انتخابات ۸ تیر از جهات مختلفی نسبت به انتخابات سالهای اخیر متفاوتتر شده؛ شاید مهمترین تفاوت آن القای حس رقابتِ واقعی به مردم است؛ این مسئله نیز به طور مستقیم به احراز صلاحیت مسعود پزشکیان و مصطفی پورمحمدی در این دوره مربوط میشود. اولی صریحا اصلاحطلب است و دومی اعتدالی؛ آنقدر معتدل که هم وزیر احمدینژاد بوده و هم وزیر روحانی.
به هر صورت حالا که امکانِ کمی برای پیروزی یک طیفِ متفاوت فراهم شده و کورسوی امیدی برای تغییر دیده میشود، چند نکته قابل گفتن است:
۱. من از سیاست و افتصاد چیزی نمیدانم؛ اما تجربه اندکم در عرصه فرهنگی، اجتماعی و هنری به من میگوید از نظر بهبود وضعیت در این عرصهها، انتخاب پزشکیان بسیار واجب است. نمیدانم این بهبود در چه حد میتواند باشد، اما میدانم اگر نگاهِ امروز دولت به این مقوله، بعد از هشت تیر نیز ادامه یابد (که احتمالا با رای آوردن چهار نامزد دیگر محقق خواهد شد)، وضعیت بدی را رقم خواهد زد، در این سه سال نگاهی بسیار بسته و تمامیتخواه بر فرهنگ و هنر و اجتماع مملکت حاکم شد. به یاد بیاورید که آن مسئول سینمایی در جشنواره فجرِ دو سال قبل، چه اندازه از عدم حضور همه طیفهای سینماگران در جشنواره خوشحال بود و میگفت جشنواره دست صاحبان اصلیاش افتاده! انگار او و دوستانش سندِ ثبتی جشنواره را داشتند و یک عمر دیگران آن را غصب کرده بودند. اساسا نگاه این جماعت به مقوله فرهنگ و هنر چنین است: یا مثل ما باش و یا اصلا نباش!
۲. به نظر میرسد یکی از مهمترین معیارهای یک رئیس حمهور خوب، نحوه مدیریت نیروهای انسانی است.
برخی نامزدها ادعای کارشناسی در همه امور دارند و این دقیقا ادعایی است که احمدینژاد داشت و خود را کارشناس ارشد میخواند. این ادعا خطرناک است و معمولا به دیکتاتوری در تصمیمات مهم کشور میانجامد. در انتخاب رئیس جمهور، باید دقت کرد که چه کسانی و در چه سطحی از تخصص، اطراف او هستند. رئیس جمهور باید بتواند بهترین گزینش ها را بدون نگاه حزبی و سیاسی داشته باشد. یعنی دولت قویترین ها و شایستهترین ها را تشکیل دهد. نه این که از همین حالا و هنوز به جایی نرسیده دائما در حرفهایش از یک طیف خاص سخن بگوید که چنین هستند و چنان میکنند. این مسئله در امر فرهنگ و اجتماع به طریق اولی اثرگذار است و کسی باید در راس امور فرهنگی و اجتماعی باشد که دنیای متفاوت و حساس این مقولات را، هم به صورت علمی و هم به صورت تجربی، درک کرده باشد، نه این که کسی بیایید و نابخردانه گمان کند همانطور که مثلا با تخلفات رانندگی میتوان برخورد، با مسئله حجاب نیز همانگونه باید برخورد کرد. جنس این دو امر، متفاوت است و اصطلاحا آدم خودش را میخواهد.
آنگونه که پیداست، بسیاری از نامزدهای این دوره، هم حزبی بودن و خودی بودن را به تخصص رجحان میدهند.
۳. حقیقتا اساس این مطلب را از مدتها پیش درذهن داشتم، اما برنامه ما در رسانه کرمان امین چنین بوده که در امور سیاسی توصیه و نظری نداشته باشیم، چرا که امر سیاسی بسیار پیچیده است و همین که بدانیم در بزنگاههای سیاسی برای شخص خودمان چه تصمیمی بگیریم، غنیمت است، چه برسد به آن که به دیگران هم توصیهای داشته باشیم، اما مناظره سوم که حول محور فرهنگ و اجتماع بود، حجت را تمام کرد، آن چهار نامزد که مربع تندروی را تشکیل دادهاند همگی ابتدا از فیلترینگ و برخوردهای خشن اجتماعی انتقاد کردند و بعد آهسته آهسته در خلال حرفهایشان نشان دادند که موافق وضعیت موجود هستند. پس حتی میتوان به کسانی که انتخابات را قبول ندارند هم توصیه کرد که رای به پزشکیان از نظر فرهنگی و اجتماعی حتی از رای ندادن هم بهتر است. تاکید میکنم که این نوشته، صرفا مسئله را از نظر فرهنگی و اجتماعی بررسیده و در حوزههای دیگر اظهار نظری نمیکند.