خبرگزاری کرمان امین
پایگاه خبری اجتماعی و فرهنگی

دویست و ۵۰

یک بام و دو هوای رسانه های دنیا در باب مسئله انسان

کرمان امین – محسن قائمی: گاهی اعداد و بازی‌شان مرا به شدت به تعجب وامی‌دارند؛ اعداد به خودی خود ارزش ندارند و این معدودها هستند که به آن‌ها هویت می‌بخشند. اما بعد از هویت‌بخشی یک معدود، دیگر صحنه، صحنه جولان عدد است! آن‌ها معدود خود را اسیر می‌کنند و با کم و زیاد کردن کمترینِ خود یعنی صفر، معدود را بین عرش و فرش جابه‌جا می‌کنند. عجب جادوگرانی هستند این اعداد! آن‌ها دزدان هویت معدودند! فقط کافی است اجازه دهی بچسبند به یکی از معیارهای کمی زندگی‌ات؛ مثلاً حساب بانکی‌ات، مثلاً فرزندانت، مثلاً گلبول‌های سفید خونت، مثلاً کرومزوم‌هایت…

بازی عدد و معدود

این وسط واحدهای شمارش هم برای خودشان دلالی‌ای می‌کنند؛ شما عدد ۲۵۰ را در نظر بگیرید؛ حالا جلویش واحد شمارش پول بگذارید: ریال، تومان، دلار، یورو، درهم و… هرکدام از این‌ها در پیوند پول و عدد، طنازی‌ای می‌کنند برای خودشان!

و اکنون بازیِ آخرِ عدد، واحد، معدود. همان ۲۵۰ برای بازی آخر خوب است.«۲۵۰» از میان اعداد، «نفر» از میان واحدها، «انسان» از میان معدودها: «۲۵۰ نفر انسان» بازی ابتدا در دست معدود است؛ صحبت از ۲۵۰ نفر انسان احتمالاً برای همه ما به یک اندازه قابل توجه خواهد بود؛ اما بحث از این‌جا آغاز می‌شود که معدود خود را وا می‌دهد، گویا سر «انسان» خیلی شلوغ است! پس تقلیل پیدا می‌کند به یک ویژگی: «ملیت»! حالا عددها میدان‌تازی می‌کنند: ۲۵۰ نفر آفریقایی، ۲۵۰ نفر ایرانی، ۲۵۰ فرانسوی، ۲۵۰ نفر عراقی. وجداناً شما تفاوتی احساس نمی‌کنید؟!

در یکی از حملات تروریستی سال گذشته، طی انفجاری در بغداد ۲۵۰ نفر عراقی کشته شدند. ۲۵۰ نفر انسان در یک روز و در یک مکان و به وسیله یک عامل! حالا فرض کنید در همان روز، همان عامل حتی در همان مکان، ۲۵ نفر (با تقلیل یک صفر) اسپانیایی، فرانسوی، آلمانی و… را می‌کشت. وجداناً شما تفاوتی احساس نمی‌کنید؟! جهان تفاوتی احساس نمی‌کند؟!

یک آزمایش ساده

برای پاسخی دَم دستی و البته بدون ارزش آماری، یک آزمایش ساده انجام دادم؛ در موتور جستجوگر گوگل عبارت «Terrorist attack in Paris» را جستجو کردم ۳۴۳٫۰۰۰ نتیجه ارائه کرد و برای عبارت « Terrorist attack in Baghdad» ۱۱۵٫۰۰۰ نتیجه!

دو نکته را فراموش نکنید: با «در گیومه قرار دادن» این عبارات در گوگل، فقط نتیجه‌هایی ارائه می‌شوند که در آن‌ها عین این عبارات با همین ترتیب کنار هم قرار گرفته باشند و آمار واژه‌های عبارت را به طور جدا جدا در نتایج اعمال نمی‌کند؛ پس نمی‌توان گفت بدیهی است که آمار کاربرد «پاریس» از «بغداد» بیشتر بوده و این در نتیجه تأثیر داشته است.

نکته دوم آن‌که جستجو بدون اعمال بازه زمانی یا تاریخ خاصی انجام شده است؛ بغداد حتماً به لحاظ تعداد، بسیار بیشتر مورد حمله تروریستی قرار گرفته است و این نتیجه، یعنی مقایسه «میزان توجه پایگاه‌های اینترنتی انگلیسی‌زبان جهان به همه حملات تروریستی به بغداد در مقابل همه حملات تروریستی به پاریس با به کار بردن عبارت “حمله تروریستی به بغداد/پاریس”». فراموش نکنیم تعداد کشته‌ها را: «۲۵۰ نفر عراقی» در مقابل «۱۳۰ نفر غالباً فرانسوی» چه جادوگرانی هستند این اعداد!

این نوشته با تمام قدرت، توجه و اظهار تأسف‌های گوناگون مردم جهان و ایران را به خاطر حمله تروریستی به فرانسه می‌ستاید (که در سال گذشته اتفاق افتاد و تقریباً همزمان بود با حمله تروریستی بغداد) و از نبود همان میزان توجه و اظهار تأسف در مقابل حمله و حملات تروریستی به بغداد متعجب است! طرفه آن‌که ۲۵۰ نفر عراقی بودند (فقط در حمله اخیر) و ۱۳۰ نفر فرانسوی؛ عراق مستحق توجه بیش‌تری بود!

و اما ما

در آخر آن‌که نتیجه این مقایسه در میان پایگاه‌های فارسی‌زبان ۳۶٫۰۰۰ به ۱۳٫۰۰۰ است؛ عراق بیخ گوش ماست. آن‌ها میراث‌دار تمدن بین‌النهرین هستند و از همان زمان تاکنون با ما مشغول مراوده بوده‌اند. یعنی در کانون توجه بودن مردم عراق برای ما به طریق اولی باید صورت می‌یافت؛ اما گویا کشته شدن مردم عراق برای همه ما و جهان «تکرار ملال‌آور مکررات» شده است، آه برادران عراقی‌ام!

*این مطلب یکبار در بخش «نگاه شما» در خبرگزاری تابناک منتشر شده است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.